این قابهای خالی ،
پر از آرزوهایی که ...
پر از ستاره هایی که ...
این یکی:عصر آن روز بهاری،زیر آن درخت بید
آن دیگری:تولد یک سالگیمان
بعدی:عطر نفسهایت
کناریش:عشق،عادت،انتظار
پشت آن یکی: ...
باز می گویند قابهای خالی!
ولی ندیده ای...
این یک قاب هنوز هم خالیست!
برای تصویری که ندارمش؟؟!!
سهراب چه قشنگ میگه:
تو در راهی...
من رسیده ام...
اندوهی درون چشمانت نشست ...
رهرو نازک دل...
میانمان راه درازی نیست...
لرزش یک برگ...
تو قاب هایی خالی داری و من نقطه چین هایی فراتر از آنچه د ر بالا دیدی!
برای پر کردن نقطه چین های بی پایانم؟.............
خواهد آمد؟
زیبا و شیوا بود
یه سریغ خاطراتی که میخواستم فراموش کنم یادم اومد.
هیییییییی!!!!! بگم خدا چیکارت نکنه..۱!!!!!
هییییییییییی !!!!!
خیلی زیبا بود ... تصویر زیبایی ساختی...