پرچینهای تنهایی

فرصتی برای بودن

پرچینهای تنهایی

فرصتی برای بودن

بهانه

هیچ به این فکر کردین که همیشه همه ما آدما به دنبال بهانه ای برای زندگی می گردیم . دنیا پر شده از مسائلی که صورت اونهارو خودمون می نویسیم و بعد به دنبال حلش می دویم ! و چه بسا در حل اونها در می مونیم!! حتی مسائلی وجود داره که حلشون خیلی آسونه فقط کافیه سرتو بلند کنی وبه اطرافت نگاهی بندازی ، جواب همین نزدیکیه ولی حتی جرات نوشتن جواب رو هم نداریم ، چون اونها بهانه ما برای زندگیند، اگه حلشون کنیم چه بهانه ای می مونه ؟! وبهانه های زندگی ماشینی امروز ، فقراست و نداری ، نامهربانی و دشمنی، جنگ است و فساد ، که همه مسائلی هستند که بهانه شده اند . کاش بهانه های زیباتری برای زندگی بیابیم مثل مهربانی و شادی ، مثل برابری و برادری ، مثل عشق و دوستی …    

انعکاس سبز

خدایا ، تو را حس می کنم ، اینجا...کنارم...نزدیکم...انسان نیستی که بگویم صدای نفسهایت را هم میشنوم ! ولی گاه از این هم به من نزدیکتری ، وجودت اطرافم را احاطه کرده . پروردگارا ، آنقدر بزرگی که تنها احساسم در درک آن است وبس...نه قلم توان نوشتنش را دارد ونه گفتارم قادر به بیانش...و آنقدر مهربانی که هیچ مادری را در حق هیچ فرزندی نه اینچنین ...خداوندا من از توام ، از تو و بخشی از وجود پاک و بزرگت...ولی چه تو بودنی ، که نه بقدر ذره ای در اقیانوسها ! ولی شکر ، باز هم مغرورم و سر بلند که از تو ام هرچند کوچک...