دیر وقت است .
مثل همیشه دور و برم پر از کتابهایی است که می پرستمشان.
- شاملو - به کتابش ورقی میزنم - دوباره آیدای شاملو شدم !
نیت می کنم ، خدایا سال 88 چه جور سالی خواهد بود ؟! ، چشمهایم را می بندم و بسم الله می گویم:
- هیچ کجا،هیچ زمان،فریاد زندگی بی جواب نمانده است .
به صداهای دور گوش میدهم ،از دور به صدای من گوش میدهند .
من زنده ام ،
فریاد من بی جواب نیست،قلب خوب تو جواب فریاد من است...
خوشحالم ،جواب خوبی گرفته ام .
این هم از دیوانگیهای من است ،به همه کتابهایم تفال میزنم،حتی آنهایی که شعر نیستند !!!